خانه چرخان یا خانه شریفیها که توسط معمار خوش ذوق معاصر، علیرضا تغابنی، طراحی شده است، یکی از موفقترین آثار معماری مدرن در ایران است.
علیرضا تغابنی متولد ۱۳۵۶ تهران است و ورودی ۱۳۷۴ دانشگاه گیلان در رشته معماری بوده که پس از اتمام آن در ۱۳۸۱، با رتبه اول در آزمون دکتری دانشگاه آزاد واحد علوم و تحقیقات پذیرفته شد و در سال ۱۳۸۶ آن را به اتمام رساند. بعد از حدود ۸ سال فعالیت بهعنوان مهندس مشاور در پروژههای مختلف، در سال ۱۳۸۳ بهصورت مستقل به طراحی و تمرین معماری پرداخت و در سال ۱۳۸۷ با مشارکت، دفتر رازان را تاسیس کرد و به مدیریت آن پرداخت، در سال ۱۳۸۸ با حفظ امتیاز و مالکیت معنوی طرحهای گذشته خود، دفتر معماری “دیگر ” را پایهگذاری کرد و هماکنون دفتر وی با این نام مشغول فعالیت است. حاصل این دوره هشت ساله، طراحی بیش از چهل پروژه و جوایز متعدد معماری بود که از جمله آنها میتوان به دو بار رتبه اول در جایزه بزرگ معمار (ویلایی برای یک دوست در سال ۱۳۸۷ و ویلای امیر در سال ۱۳۹۰)، رتبه دوم جایزه بزرگ معمار (ویلای کوهسار در سال ۱۳۹۱)، رتبه اول مسابقه طراحی نما (ساختمان ۹۳ تهرانپارس در سال ۱۳۸۸) و برنده نهایی در فستیوال معماری بارسلونا (ساختمان نظام مهندسی قزوین در سال ۱۳۹۰) اشاره کرد. یکی از آثار به یادماندی و تاثیرگذار تغابنی، خانه شریفیها در تهران است که در این مقاله به بررسی آن پرداخته میشود.
او از سال ۱۳۸۱ به تدریس در دانشکدههای مختلف معماری از جمله دانشگاه آزاد واحد تهران مرکز و همچنین داشگاه فردوسی مشهد مشغول بوده و نمایشگاههای انفرادی و جمعی نقاشی برگزار کرده است.
خانه شریفیها مظهر مدرنیسم در تهران امروز
مشخصات پروژه خانه شریفیها
- سال طراحی: ۱۳۸۸
- مکان: تهران، خیابان دروس
- کارفرما: خانواده شریفی
- تاریخ ثبت: ۱۳۹۱/۰۸/۰۲
- مساحت: ۱۶۳۰
- طراح: علیرضا تغابنی
از زبان تغابنی، طراح برجسته این پروژه میخوانیم:
کارفرما که جوانی موفق و تحصیل کرده است، خانهای بزرگ میخواست که ویژه و شاخص باشد. شاید بیشتر نمونههای نئوکلاسیک مدنظرش بود و به ما هم پیشنهادهایی نظیر ستونهایی متقارن در ایوان ورودی، تزیینات رومی و نظایر اینها را میداد.
و همین طور ویژگیهای منحصربهفرد پروژه از زبان طراح:
با ایدهی انعطافپذیری شروع و به این فکر کردیم که ساختمانها نماهای متغیری داشته باشند. سعی کردیم با ادامهی پروژههای گذشتهمان، با تغییر بازشوها، به نتیجه برسیم. ایده ساختمانی که هم درونگرا باشد و هم برونگرا، همچنین مطالعهی اقلیم تابستانی شمال تهران (معتدل) و اقلیم زمستانی آن (سرد)، ما را بهسمت و سوی آن سوق داد که چگونه میشود در زمستان حجمی بسته، بدون تراس با پنجرههایی کوچک داشته باشیم و در تابستان حجمی شفاف و باز با تراسهایی عمیق و وسیع و پنجرههایی بزرگ. طرح مکعب گردان، با تغییری همواره در حجم و فضای خانه نوعی معماری غیر قطعی به وجود میآورد که هم به خواستههای ما در زمستان و تابستان جواب مناسبی میداد و هم کارفرما را از خواسته کلاسیکاش منصرف کرد.
خانه چرخان در منطقه سه تهران (دروس)، یکی از قدیمیترین محلههای شهر تهران با پیشینهای تاریخی طراحی شده است. دسترسیهای این منطقه در مرز جنوبی بلوار شهرزاد و در مرز شمالی آن کمی بالاتر از خیابان دولت (شهید کلاهدوز) است و از شرق به خیابان پاسداران و از غرب به خیابان کینژاد، مرز بین قلهک و دروس، منتهی میشود.
تغابنی معمار خوش اقبالی است که در این دوران ضد معمار و ضد معماری با یک مشتری آشنا میشود که حاضر به سرمایهگذاری در پروژهای خلاقانه است و در عین حال معماری را ابزار جلوهگری سرمایهاش نمیداند؛ خصوصا خانه شریفیها را نمیتوان نماینده معماری اشرافی دانست، حتی اگر هزینه ساخت قابل توجهی داشته باشد، چراکه معماری این بنا چه در داخل و چه در خارج چندان خودنمایی نمیکند و فضاسازی را ارجح بر نماسازی گرفته است.
خانه شریفیها اگرچه آشکارا رنگ مدرنیسم دارد، اما با سبک و سیاق مدرن تفاوتهایی نیز دارد. با نگاهی به مقطع و خواستگاه ایده چرخش و توضیحات معمار باید خانه شریفیها را ایرانیترین کار تغابنی دانست و باید در این مقایسه درجات شاخصترین و مشهورترین کار او را نیز افزود. از این نظر مایه خوشحالی است که این توفیقات روزافزون همزمان با جان گرفتن وجهه ایرانی کارهای تغابنی رخ داده است.
خانه شریفیها امتیازات معماری قابل توجهی دارد. یکی از مهمترین این خصوصیات دانش فنی و اجرایی آن است. پیادهسازی حجم چرخان در نما، اگرچه نمونههای متعددی در رستوران گردان و… دارد، اما چالشهای متعدد اجرایی بههمراه دارد: سازه، ارتباطات، هوابندی، تعارضات حجمی، تاسیسات مکانیکی و الکتریکی و علاوه بر همه اینها طراحی معماری. پیادهسازی موفق این چرخش آن هم در وضعیت اسفبار اجرایی معماری ایران، یک گام بزرگ در ارتقای کیفیت ساختوساز کشور است و از آن مهمتر، مجاب کردن کارفرما برای هزینه کردن در جزییات اجرایی است.
ایده چرخش و مسئله نورگیری
استخراج ایده اقلیمی خانههای سنتی و تبدیل آن به چرخشهای نما جهت باز و بسته شدن نما نیز بهخوبی کار میکند و عملی است. منتها باید توجه داشت در خانههای سنتی، تطابق اقلیمی به سبب تغییر موقعیت نسبت به خورشید صورت میگیرد. بهعنوان مثال در زمستان با نورگیری از جنوب گرمای بیشتر و بالعکس در تابستان با نورگیری از شمال سایه بیشتر انتخاب میشود.
اما در خانه شریفیها هنگام بسته شدن نما نورگیری هم تقریبا به نورگیر سقفی محدود میشود. یعنی خانه شریفیها برای همراهی اقلیمی زمستان و تابستان (خصوصیت ویژه خانه ایرانی) در عوض روش سنتی (تغییر جهت نورگیری) از روش تغییر اندازه نورگیری استفاده میکند. مسئلهای که دشواریهایی در طراحی مسکونی ایجاد میکند، چراکه در صورت بسته شدن نما، نوری به ساختمان نخواهد رسید.
برای جبران این نقیصه در مرکز بنا ویدی بزرگ تعبیه شده است. اتاقهای خواب و فضاهای دیگر نیز به اجبار از این وید نور میگیرند. در نتیجه جبهه نورگیر ساختمان به کاربریهایی نه چندان جدی اختصاص داده شده است، مثل اتاق مهمان، کار و صبحانهخوری. فضای مجاور آن هم یا راهرو شده است یا به آشپزخانهای بدون فضای خصوصی (بسته) تبدیل شده است، چراکه تعبیه هرگونه فضای بسته (دیوار) ایجاد مانعی در نورگیری است. در عوض اتاقهای خواب، سرویسها و ارتباطات همگی در انتهای خانه جمع شدهاند. این مسئله اتاقهای خواب را با چالش نورگیری و فضاهای عمومی را با چالش حریمبندی مواجه کرده است.
معمار برای حل موضوع نورگیری اتاق خوابها، پنجرهای کشیده رو به وید ایجاد کرده است که از لحاظ رعایت حریم خواب والدین چندان جالب نمیکند، ولی از لحاظ برونگرایی داخلی شبیه خانههای ایرانی است. اما ایجاد گشایشی وسیعتر و بزرگتر در حمام و سرویس بهداشتی این اتاق خواب کاملا متضاد با زندگی و فرهنگ ایرانی است.
بهنحوی که وان حمام به مثابه نگینی از آن سوی خانه کاملا پیدا است. تصمیمی که حتی در خانه شیشهای میس وندروهه (یکی از معماران برجسته مدرنسیم) هم دیده نمیشود.
شاید به نظر برسد جابهجایی خوابها به نما و اختصاص حداقل یکی از واحدهای چرخان به خوابها، جذابتر میشد و مشکلات نورگیری را هم حل میکرد، اما به اجبار اتاقهای خواب به منتهیالیه خانه و طبقات بالا و موازی با فضاهای جمعی رانده میشد. از سوی دیگر موقعیت کناره گرفته خوابها در طبقات بالایی و در نیمه شمالی باعث شده فضاهای جمعی و خانوادگی در دسترستر و ملموستر شوند.
فضاهای جمعی
اما خانه شریفیها درباره فضاهای جمعی توفیق سایر قسمتها را ندارد. لازم به ذکر است منظور از فضاهای جمعی متفاوت از فضاهای عمومی است. فضاهای عمومی این خانه یعنی پارکینگ، تالار ورزش و استخر با دقت در عین استقلال از یکپارچگی و جانمایی بسیار مناسبی برخوردارند. درباره پارکینگ باید به پلکان پل مانندی اشاره کرد که نوعی اعلام رسمی شروع خانه از طبقه اول است. پیشآمدگی حجم نما هم کمک دیگری در گم کردن پارکینگ بدون تغییر تراز (بردن پارکینگ به زیر زمین) است.
درونگرایی و برونگرایی
ایده چرخش در نما، خانه را وارد چالش درونگرایی و برونگرایی نیز میکند. چالش جذابی که تبعاتی هم خواهد داشت. این روزها شیوهی باز و بسته کردن نما در ساختمانهای متعددی اجرا میشود، اما این ایده در خانه شریفیها بهدلیل ترکیب شدن با نورگیری باعث تقویت چالش مذکور شده است. بهنحوی که با بسته شدن نما تقریبا تمامی ارتباطات خانه با بیرون قطع میشود (بهجز نورگیر سقفی) و بالعکس با باز شدن نما تقریبا تمامی خانه (حتی خوابها و حمام ) به بیرون مرتبط میشود.
چنین برونگرایی و درونگرایی شدیدی در کمتر بنایی دیده میشود.
در خانههای ایرانی با گشودگی وسیع و باز حیاط و آسمان داخلی، ارتباطی شدیدا قوی با بیرون (در عین درونگرایی) به وجود میآید. نورگیر سقفی شریفیها با توجه بهاندازه و تناسباتش و فضای وید نمیتواند نقش مشابهی را بازی کند. این وید بیشتر منجر به دو قسمت شدن خانه شده است که البته ترکیب سیرکولاسیون و طراحی داخلی نیز در این نارسایی موثر بوده است.
خانه شریفیها یکی از آثار مهم معاصر ماست که توسط نسل جدید معماری ایران طراحی شده است. اثری که با شهرتش بار دیگر نگاهها را به معماری معطوف کرد. توجه به اقلیم، بستر و همچنین میراث معماری ایرانی میتواند نویدبخش تجربیات بومیتری در این زمینه باشد. علیرضا تغابنی با خانه چرخان (به جهت وجه رسانهای این بنا) شناسانده شد. امید است نمونههای موفق دیگری مبتنی بر راهکارهای بومی از او و هم نسلهای وی شاهد باشیم.